۱۳۹۳/۰۵/۱۷

خواب‌های رنگی دههٔ پنجاه




در دهۀ پنجاه ترانه‌های طنز‌آمیز انتقادی بسیار مُد بود و مورد توجه قرار می‌گرفت. این گونه ترانه‌ها اغلب از برنامۀ صبح جمعۀ رادیو تهران پخش می‌شد. برنامۀ «صبح جمعه» که طی سال‌ها نام‌ها و گردانندگان گوناگون داشتند، جزو پرشنونده‌ترین برنامه‌های رادیویی بودند. ترانۀ خواب با صدای زنده‌یاد حمید قنبری و خانم گوگوش یکی از مشهورترین این ترانه‌های انتقادی بود.


 


صحنه: صبح در یک خانۀ کارمندی

مرد: بلند شو خانم! ظهره، من می‌خوام برم سر کارم.
زن: (خواب‌آلود) هان چیه؟
مرد: با شمام! بلند شو!
زن: (از خواب می‌پرد) هان چیه، چیه؟ بابا چه خبره؟ داشتم خواب می‌دیدم.
مرد: داشتی خواب می دیدی؟
زن: آره
مرد: خوابت چی بود؟
زن: گوش کن
مرد: بگو بینم

زن: خوااااب . . . خواب بودم، خواب می‌دیدم
مرد (بی‌صبرانه): خوابتو بگو، چه خوابی می‌دیدی؟
زن: یهو از خواب پریدم
مرد: خُب خیر باشه، چی بود؟
زن: خواب دیدم دارم اتول، نشسه‌ام پشت رُل. تعبیر خوابم چیه؟
مرد: به آب می‌دی دسته‌گل، فرشارو می‌ذاری گرو، تا بخری ماشین نو، ماشینو می‌کوبی به کوه، مثل فانوس می‌شه یهو.
زن: تو خواب دیدم مداد تراش
مرد: صبح می‌خوری نون لواش
زن: تو خواب دیدم پلوی عدس
مرد: می‌گزدت پشه و مگس
زن: خواب دیدم آش رشته، نخود لوبیاش هم دُرشته
مرد: توی صف اتوبوس می‌شی مثل گندم‌برشته
زن: خواب دیدم یه سفینه، اون بالای زمینه
مرد: روز می‌خوری شنیتسل، شب می‌خوری خاگینه
زن: خواب دیدم توی کوچه، ریخته همه‌اش آلوچه
مرد: حتماً تا سال دیگه آسفالت نمی‌شه کوچه [این پنبه رو از گوشت درآر!]
زن: اینو خودشون قول دادن تا هفتۀ دیگه اسفالت کنن
مرد: تا هفتۀ دیگه؟ همون خواب دیدی.
زن: نه بابا!
مرد: مطمئن باش، خواب دیدی. تا سال دیگه هم نمی‌شه.
زن: بازم خواب دیدم.
مرد: (هنوز در فکر آسفالت کوچه) نمی‌شه جانم . . .
زن: گوش بده، باز هم خواب دیدم.
مرد: باز هم خواب؟ تموم نشده؟
زن: نه
مرد: چه خوابی دیدی؟ بگو بینم
زن: گوش کُن!
مرد: چیه؟
زن: خوااااااب . . . خواب دیدیم خواب دریا
مرد: خوابت خیره ایشالاه
زن: خواب دیدم همسایه‌مون، عروسیه خونه‌شون
مرد: بچه‌اش با تیر و کمون می‌کنه لامپو نشون
زن: دیدم تو رویا اشگنه
مرد: اتاق می‌شه پر از کنه، همسایه داره مهمونی، بشقاباتونو می‌شکنه
زن: دیدم هزار جور خوردنی
مرد: آخ مسموم می‌شی با بستنی
زن: دیدم یکی جیغ می‌زنه
مرد: حتماً تورو تیغ می‌زنه
زن: من وایسادم تو جاده و، تاکسی خالی زیاده
مرد: از موتور سه‌چرخه تو هم می‌کُنی استفاده
زن: تو خواب دیدم که میوه مفت شده خیلی ارزون
زن: تعبیر خوابت اینه، توت می‌خوری زمستون
زن: تو خواب دیدم یه سینی پر از نقل و شیرینی
مرد: هرچی که آرزوته، مگه تو خواب ببینی

می‌خواستم یادداشت کوتاهی بر این ترانه بنویسم، اما دیدم بانمک‌تر و گویاتر است اگر فقط رویاهای کودکانۀ زن خانه‌دار و تعابیر واقعیت‌گرایانۀ مرد کارمند ترانه را کنار هم بگذارم.


توجه کنید در این ترانه نقش‌ها چقدر کلیشه‌ای تقسیم شده:
ـ زن تا لنگ ظهر می‌خوابد و مرد باید برود سر کار.
ـ خانم باید بیدار شود و به آقا صبحانه بدهد.
ـ زن درگیر خواب و رویا است و مرد واقعیت موجود اجتماع را می‌بیند.
ـ بین خودمان بماند، زن این ترانه کمی هم شکمو است. شاید هم گرسنه خوابیده.

متاسفانه این تصور از ذهنیت کودکانۀ و رویایی زنان مختص این ترانه نیست. هر‌چند زن این ترانه هیچ شباهتی به خانم گوگوش ندارد که به جای خود هنرمندی خوش‌فکر هستند و گمانم خواب‌شان از نگرانی‌های دیگری پریشان است. آفتابی دلیل آفتاب . . .

رویاهای زن:
ماشین نو، مدادتراش (گمانم اینجا قافیه به تنگ آمده)،‌ پلوی عدس و آش رشته و اشگنه، سفینۀ فضایی،‌ کوچۀ پُر از آلوچه، دریا، عروسی در خانۀ همسایه، هزار جور خوردنی و میوۀ ارزان و فراوان، تاکسی خالی بی درد سر، یک سینی پر از نُقل و شیرینی. که البته چه در خواب و چه در بیداری همه خوب و خواستنی هستند.

دغدغه‌ها و نگرانی‌های مرد که در قالب یک تعبیر خواب سیاه و منفی‌بافانه نشان داده می‌شود:
قرض و بدهکاری، تصادف با اتوموبیل نو، حشرات موذی و مزاحم که خواب شب آدم را آشفته می‌کُنند. صف طولانی و طاقت‌فرسای اتوبوس، سقوط از شنیتسل به خاگینه، کوچۀ آسفالت نشدۀ پر از چاله چوله و دست‌انداز، قول‌های بی‌پایۀ مسؤولین، اذیت و آزار بچۀ همسایه و لامپ و شیشۀ شکسته، ظروف شکسته، قرض و امانت برنگشته، مسمومیت غذایی، وحشت از کلاهبردار و تیغ‌زن، استفاده از موتور سه‌چرخه از ناچاری در نبود وسایل نقلیۀ عمومی، توت خشک به جای میوۀ تازه و گران.
باز گلی به گوشهٔ جمال این آقا که لااقل به حرف زنش گوش می‌دهد.

* * *

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر